برگرفته از وبسایت روزنامه اطلاعات روز : https://www.etilaatroz.com/115751/in-search-of-roots-conflict/
«منازعه جاری در افغانستان یک مسأله جدی است که همه روزه در قالبهای مختلف به امنیت و ثبات کشور آسیب میرساند؛ اما این مسأله از منظر ژئوپلیتیک کمتر و حتا هیچ مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفته است.» بخشی از مقدمه کتاب «ژئوپلیتیک و منازعه افغانستان» که روز پنجشنبه هفته گذشته در دانشگاه کاتب نقد و بررسی شد. سردارمحمد رحیمی و عباس عارفی نویسندگان کتاب میگویند اثر آنها به دنبال ریشهیابی «منازعه» افغانستان است.
سردارمحمد رحیمی نویسنده کتاب در سخنرانیاش گفت، مشکلات افغانستان پاسخ ژئوپلیتیکی میخواهد: «اگر شما برای چالشهای جاری در افغانستان پاسخهای ژئوپلیتیکی داشته باشید، منازعه قابل حل است. پاسخهای ژئوپلیتیکی با پاسخهای سیاسی فرق دارد.» رحیمی در سخنانش از اهمیت بررسی منازعه جاری در افغانستان از منظر ژئوپلیتیک یادآوری کرد: «مدیریت ژئوپلیتیکی اولین گام برای حل مشکلات است.»
افغانستان کشوری است که قومیتهای گوناگون در آن زیست دارد. به همین دلیل از دید بسیاری، افغانستان سالهاست که در چرخه باطل خشونت گرفتار شده است. از طرف دیگر، برداشتی که از قومیت در افغانستان وجود دارد کلیشهای و فرهنگی است. اما سردارمحمد رحیمی نویسنده کتاب میگوید قومیت پدیده فرهنگی نیست، بلکه ژئوپلیتیکی است: «مثلا وقتی که شما از هزارهجات نام میبرید ذهن شما به سمت مناطق هزارهجات و هزارستان کشیده میشود. یا وقتی که از پشتونها نام میبرید ذهن شما به سمت مناطق جنوب و قندهار و هلمند کشیده میشود…»
از نظر آقای رحیمی نداشتن مدیریت سالم از منظر ژئوپلیتیکی باعث شده افغانستان در وضع فعلی گرفتار شود: «ژئوپلیتیک موضوع مهم و اساسی است و باید بیشتر از اینها روی این موضوع کار شود.»
عباس عارفی، نویسنده دیگر کتاب در روز نقد و بررسی کتاب گفت، منازعه اکنون افغانستان ریشه در گذشته دارد: «مسأله اساسی ما در این کتاب منازعه افغانستان است. منازعه افغانستان پس از ۲۰۰۱ مختص به این مقطع زمانی خاص نیست بلکه ادامه منازعه گذشته افغانستان است. ما منازعه افغانستان را بیشتر از منظر ژئوپلیتیک بررسی کردیم.»
کتاب «ژئوپلیتیک و منازعه افغانستان (رویکرد داخلی، منطقهای و جهانی)» در چهار فصل به نگارش درآمده است؛ «ژئوپلیتیک و منازعه»، «ژئوپلیتیک داخلی»، «ژئوپلیتیک منطقهای» و «ژئوپلیتیک جهانی». به گفتهی نویسندگان کتاب اساسیترین مسأله در این کتاب ریشهیابی «منازعه» افغانستان است.
فردین هاشمی منتقد کتاب به این باور است که چالش منطقهای اساسیترین چالش افغانستان است: «افغانستان جزو معدود کشورهایی است که از سه چالش درونی، منطقوی و جهانی برخوردار است. و تحلیل منطقهای این چالش از تأثیرگذارترین و مهمترین این چالشها بهحساب میآید.» آقای هاشمی میگوید افغانستان در منطقه جنوب آسیا حساسترین و کلیدیترین موقعیت را به خود اختصاص داده است: «نظم منطقوی جنوب آسیا دو قطبی بوده که بین هند و پاکستان شکل گرفته و این نظمهای دوقطبی بر افغانستان تأثیر خاص دارد.» او از این نظر که برای شناخت بهتر از چالشهای موجود نیاز به شناخت دقیق این چالشها وجود دارد، کتاب «ژئوپلیتیک و منازعه افغانستان» را سودمند خواند.
موسا جعفری منتقد دوم، با تیغ برهنهتر نقد به سراغ کتاب «ژئوپلیتیک و منازعه افغانستان» رفت. او گفت بهتر بود در ابتدا یک تعریف خیلی دقیق و مشخص از اینکه «تحلیل ژئوپلیتیکی چیست» ارائه میشد. از طرف دیگر، او نبود یک نظریه منسجم و کلگرایانه که بتواند منازعات را در هر سه سطح تبیین کند، بهعنوان یکی از کاستیهای این تحقیق یادآوری کرد: «آیا در این کتاب نظریهای به میان آوردیم که بتوانیم هرسه سطح را تحلیل کنیم یا برای هر سطح به نظریه مستقل نیاز داریم؟» به باور آقای جعفری، از آنجایی که کتاب در این کار موفق نبوده باعث شده دچار پراکندگی شود. آقای جعفری دلیل این کار را اتکای بیش از حد به منابع فارسی دانست. او گفت، بدون شک بهترین منابع در حوزه ژئوپلیتیک به زبان انگلیسی است درحالیکه تمام منابع این کتاب به زبان فارسی است.
به گفته منتقدین حرف اصلی نویسندگان کتاب این است که توجه به مباحثات ژئوپلیتیکی کلید حل بسیاری از معضلات و مشکلات در افغانستان است. سردارمحمد رحیمی گفت: « تمرکز بر این حوزه دانش میتواند کمک کند که افغانستان شناخت بهتر از خود و از ظرفیتهای فضایی و جغرافیایی خودش داشته باشد تا بتواند بهتر سیاستورزی کند و بخشی از مشکلات خودش را حل کند.»